
بروزرسانی: 31 خرداد 1404
10 فرنچایز که دنباله هایشان بهتر از نسخه اصلی شان نبود
امتیازات زیادی وجود دارد که بهبود آنها برای نسخه های بعدی غیرممکن به نظر می رسد. در عین حال، بازی مانند Silent Hill 2 از هر نظر پیشرفت کرده و از نسخه قبلی خود پیشی می گیرد. از سوی دیگر، Resident Evil 4 استانداردهای جدیدی را برای ژانر وحشت بقا تعیین کرد. اما مواردی نیز وجود دارد که سازندگان هرگز نتوانستند از بازی اول فراتر بروند. امروز به برخی از این آثار می پردازیم.

ابتدا باید به یک نکته مهم اشاره کنیم: اگر یک بازی دهه ها پیش با حداقل هزینه و زمان توسعه تولید می شد و سال ها بعد تیم بزرگی روی یک دنباله با بودجه کلان کار می ،د، احتمالاً دنباله آن بسیار بهتر به نظر می رسید. با این حال، برخی از فرنچایزهای قدیمی، از جمله دنباله ها، اسپین آف ها، پیش درآمدها و بازسازی ها، هرگز به بازی A خود عمل نکرده اند.
مهم نیست فرنچایزهای این مقاله چقدر خوب یا بد هستند، ،مت اول بدون شک بهترین بازی این سری است.
10. سام جدی

در اوایل دهه 2000، سری بازی های اکشن اول شخص Deus Ex، Halo و Half-Life بیشتر بر داستان، استراتژی و اه، کامل تمرکز داشتند. در همین حال، در سال 2001، استودیو Croteam یک بازی تیراندازی اول شخص به نام Serious Sam منتشر کرد.
این بازی با اکشن شگفت انگیز خود یک نامه عاشقانه به طرفداران سری Doom و Duke Nukem 3D محسوب می شود. Serious Sam به بازیکنان یک چالش عالی، گیم پلی عملی و نبردهای هیجان انگیز را ارائه داد.
،مت بعدی با ،وان Serious Sam: The Second Encounter منتشر شد و تقریباً شبیه به بازی اول بود. سپس Serious Sam 2 در سال 2005 در دسترس قرار گرفت، اما فضای متفاوتی نسبت به دو نسخه قبلی ارائه داد و بیشتر شبیه یک کار کودکانه و کارتونی بود. Serious Sam 3: BFE نیز با وجود نزدیک بودن به دو ،وان اول، به دلیل محیط های بسته و نداشتن پازل، تجربه ،ل کننده ای بود.
سازندگان هرگز نتوانستند از نسخه اول فراتر بروند. همچنین Serious Sam 4 فیلم موفقی نبود و از کمبود خلاقیت رنج می برد.
9. سرکوب

پس از بازی مورد انتظار Halo 3، Crackdown برای ای، با، 360 منتشر شد که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
علیرغم اینکه ای، با، 360 در سال های اولیه خود بود، جای پیشرفت وجود داشت و به نظر می رسد که Crackdown Part 2 ممکن است همه چیز را به سطح بعدی برساند. انتظار می رفت که بازی دوم با حل مشکلات داست، و ارائه یک خط روایی طول، تر از بازی اول پیشی بگیرد و آن را به یک فرنچایز موفق مانند Halo و Gears of War تبدیل کند. اما متأسفانه این سری نتوانست مانند نسخه اول در بازی های بعدی موفق عمل کند، بنابراین نسخه سوم سقوط کامل این سری بود. باور اینکه چنین اثر ضعیفی (Crackdown 3) با فاصله 9 سال از نسخه دوم منتشر شده برای طرفداران بسیار سخت بود.
8. The Walking Dead

استودیو Telltale سال پرتلاطمی را پشت سر گذاشته است. این استودیو تحت تأثیر بازسازی ساختار خود قرار گرفت و در یک مقطع در آستانه تعطیلی قرار گرفت. با این حال، سازنده توانست خود را از شرایط سخت نجات دهد و در حال حاضر روی The Wolf A، Us 2 کار می کند.
،وان Walking Dead شاید برجسته ترین اثر Telltale باشد. در طول داستان این ،وان، بازیکنان باید تصمیمات سختی بگیرند و دائما شاهد به چالش کشیدن وجدان خود باشند.
The Walking Dead نه تنها یک بازی عالی است، بلکه به لطف داستان سرایی خوب، موسیقی متن قوی و اجرای قوی، داستان زیبایی را نیز ارائه می دهد. رابطه بین لی و کلمنتاین بسیار جذاب و شایان ستایش است و مخاطب با آن همدردی می کند. پس از موفقیت این مجموعه، یک بازی فرعی و سه دنباله منتشر شد.
اگرچه ،مت های The Walking Dead بر انتخاب های دشوار و تضاد شخصیت ها تمرکز می کنند که به خودی خود چیزهای مثبتی هستند، اما هیچ کدام از آنها کاملاً حس فیلم اول را تسخیر نمی کنند. بخش هایی از این فرنچایز ارزش تجربه ، را دارند، اما بازیکنان نباید انتظار داشته باشند که به خوبی فصل اول باشند.
7. مرده در حال برخاستن

در سال 2006، Capcom یک بازی متفاوت زامبی محور به نام Dead Rising منتشر کرد. این بازی بسیار متفاوت از دیگر بازی های زامبی محور بود و بیشتر بر روی سرگرمی تمرکز داشت تا ترس. در این ،وان می تو،د با انواع روش ها و سلاح های مختلف و عجیب زامبی ها را نابود کنید.
نسخه های بعدی Dead Rising تعادل بین ترسناک و کمدی را از دست دادند. تصمیمات سازندگان باعث شد تا ،اصر کلیدی در توسعه دنباله ها نادیده گرفته شوند و در نتیجه داستان های ضعیف، مشکلات اجرایی و اشکالات بصری ایجاد شود. اگرچه بازی های بعدی این سری هنوز لحظات هیجان انگیزی دارند، اما این گیم پلی ضعیف را توجیه نمی کند. Dead Rising هنوز هم می تواند یک IP موفق در نظر گرفته شود، اما اگر روی همان مقادیر ،مت اول تمرکز می کرد، می توانست بهتر عمل کند.
6. خدای سابق

Deus Ex مجموعه ای از بازی های Immersive Sim با سبک نقش آفرینی آینده نگرانه است. اولین ورودی در فرنچایز شاهکاری است که به دلیل ماهیت تکراری اش مورد تحسین قرار گرفت. بازیکنان می توانند مسیرهای جایگزین را انتخاب کنند، ماموریت ها را به روش های مختلف انجام دهند، درخت های گفتگوی مختلف را کاوش کنند و با چندین پایان مختلف روبرو شوند.
دنباله این بازی با ،وان Deus Ex: Invisible War با وجود کیفیت خوب داستان و صداگذاری عالی به نظر نمی رسد مانند نسخه اول موفق باشد. خوشبختانه بازی سوم، Deus Ex: Human Revolution، چیزهای زیادی به بازیکنان ارائه داد. داستان های در هم تنیده، گیم پلی پویا، گرافیک عالی و صداگذاری عالی از جمله ویژگی های مثبت آن بود.
آ،ین ورودی این مجموعه، Deus Ex: Mankind Divided، در حالی که اثری شایسته بود، نتوانست استانداردهای Human Revolution را برآورده کند و اولین مورد به دلیل داستان کم درخشش، نوشتن سطحی و گنجاندن پرداخت های درون برنامه ای، نتوانست.
5. Banjo-Kazooie

اولین بازی از سری Banjo-Kazooie در سال 1998 برای Nintendo 64 منتشر شد.این پلتفرم با ویژگی های جذاب خود توانست توجه بازیکنان را به خود جلب کند. در سال 2000، Rare دنباله ای به نام Banjo-Tooie منتشر کرد. اگرچه بازی به دلیل مراحل گسترده و معماهای هوشمندانه اش مورد تحسین قرار گرفت، اما به دلیل کنار گذاشتن برخی ایده های تکاملی و مشکلات فنی نتوانست انتظارات را برآورده کند.
ویژگی Stop 'N' S، به طور کامل کنار گذاشته شد و حذف آن برای طرفداران خیانت به نظر می رسید، زیرا بزرگترین نقطه فروش Banjo-Tooie بود.
آ،ین ،مت از این مجموعه Banjo-Kazoie: Nuts & Bolts نام دارد و در سال 2008 برای Xbox 360 منتشر شد. این بازی به دلیل تمرکز بر رانندگی از کنسول ها فاصله گرفت. با این حال، قطعات مسابقه بسیار سرگرم کننده بود. Nuts & Bolts اثری است که ارزش تجربه ، را دارد، اما نسبت به نسخه اول کمی پایین تر است.
4. خورشید طلایی

Golden Sun یک بازی نقش آفرینی است که داست، عالی، شخصیت پردازی جذاب، نقشه ای با ساختار زیبا، موسیقی متن فوق العاده و انبوهی از باس های حماسی را به مخاطبان ارائه می دهد.
چیزی که گلدن سان را از دیگران متمایز می کند، سیستم جین آن است. شما موجوداتی به نام djinn را در بازی پیدا می کنید و سپس می تو،د همراهان خود را به این جن ها مجهز کنید تا سلامت، قدرت و رگه جادویی آنها را افزایش دهید. علاوه بر این، قهرمانان می توانند از جن برای احضار هیولاهای قدرتمند به نبرد استفاده کنند.
اگرچه قطعات Golden Sun ،اوین خوبی هستند، اما فاقد منحصر به فرد بودن نسخه اول هستند. در Golden Sun: The Lost Age، ادغام دو داستان اصلی زمان زیادی می برد. همچنین یک کابوس مطلق بود زیرا بازیکنان مجبور بودند داده ها را از اولین بازی به بازی های بعدی با استفاده از یک سیستم رمز عبور مضحک منتقل کنند تا تجربه کامل را داشته باشند.
3. متروید پرایم

سری Metroid Prime قبل از تبدیل شدن به یک تیرانداز اول شخص به ،وان یک پلتفرم اسکرول جانبی شروع شد. این پروژه همچنین توسط استودیو رترو، یکی از زیرمجموعه های نینتندو که پیش از این هرگز یک بازی ویدیویی ساخته بود، توسعه داده شد. پس از ا،اج نیمی از توسعه دهندگان (از جمله مدیر عامل)، به نظر می رسید که بازی در حال ش،ت است.
با وجود شانس ها و انتظارات، Metroid Prime به موفقیت بزرگی تبدیل شد و تقریباً همه جوایز را در آن سال برد. این بازی با فضای پرتنش، گیم پلی نوآورانه، موسیقی متن فراگیر، مبارزات شدید و تمرکز بر کاوش، حتی از Super Metroid در بیشتر زمینه ها بهتر عمل می کند.
اگرچه انتظارات برای نسخه های جدید این سری همیشه بالا بود، اما هر کدام فقط در جنبه های خاصی بهبود یافتند. Metroid Prime 2: Ec،es ،صر عقب نشینی و بازگشت به مناطق قبلی برای پیشرفت را کاهش داد و تجربه را خسته کننده تر کرد. Metroid Prime 3: Corruption دارای مجموعه متنوع تری از رئیس ها و تمرکز بیشتری بر شخصیت پردازی شخصیت ها بود.
اگرچه دنباله های Metroid Prime بازی های فوق العاده ای هستند، اما فاقد عظمت و تاثیرگذاری بازی اصلی هستند. سه بازی آ، این سری عالی بوده اند، اما بازی اول هنوز فاصله زیادی دارد.
2. بیوشاک

BioS،ck توسط 2K Games در سال 2007 منتشر شد و با گرافیک زیبا، گیم پلی جذاب و داستان جذابش توجه همگان را به خود جلب کرد. اما چیزی که این بازی را منحصربه فرد می کرد، محیط جذاب و خیره کننده، اجرای قوی، انتخاب های اخلاقی قانع کننده و روایت تفکر برانگیز بود. پس از موفقیت چشمگیر این بازی ساخت دنباله آن در دستور کار قرار گرفت.
با این حال، BioS،ck 2 فاقد پیچیدگی اصلی بود. اگرچه پدر بزرگ شخصیت مهمی در سریال است، اما تبدیل شدن او به شخصیت اصلی در ادامه، رویکردی نابجا به نظر می رسد. خوشبختانه، BioS،ck Infinite داستان پیچیده دیگری را به بازیکنان داد که روح نسخه اصلی را بدون کپی ، آن حفظ کرد.
با این حال، BioS،ck Infinite دارای نقص هایی مانند نبردهای تکراری بود. البته هیچکدام از این کاستی ها مانع از این نمی شود که بگوییم ،وان مذکور اثری خاطره انگیز و هیجان انگیزی نیست که بتوان آن را حتی بیش از یک دهه پس از انتشار تجربه کرد. با این حال، ،مت اول BioS،ck بدون شک بهترین بازی این سری است.
1. جنگ ستارگان: شوالیه های جمهوری قدیم

بازی نقش آفرینی Knights of the Old Republic که توسط BioWare ساخته شده است، یکی از بهترین بازی هایی است که تا به حال در دنیای جنگ ستارگان تولید شده است. از آنجایی که این پیش درآمد هزاران سال قبل از وقایع فیلم اول اتفاق می افتد، به افسانه های جنگ ستارگان محدود نمی شود و به شما امکان می دهد داستان را به گونه ای پیش ببرید که قبلاً دیده نشده بود. اثر فوق دارای داست، عظیم، گروه بزرگی از شخصیت های جذاب و کهکشان وسیعی برای کشف است.
با نوشته جذاب، تمرکز بر تضاد شخصیت ها و پیچش های آن، به راحتی می توان فهمید که چرا Knights of the Old Republic بهترین بازی جنگ ستارگان ساخته شده است. اعلام یک دنباله برای این بازی با توجه به موفقیت آن تعجب آور نبود. نسخه دوم یک سال بعد در اوا، سال 2004 توسط Obsidian Studio منتشر شد. عجله برای ساخت این نسخه نسبتاً واضح بود و داستان، شخصیت ها و مبارزات به اندازه بازی اول جالب نبودند.
در سال 2011، یک MMORPG از دنیای جنگ ستارگان به نام The Old Republic توسط BioWare و EA منتشر شد و به ،وان پردرآمدترین بازی ویدیویی در آن زمان انتخاب شد. با توجه به اینکه این ،وان در سه روز به یک میلیون بازیکن رسیده و هشت DLC در دهه گذشته منتشر شده است، بدون شک موفقیت بزرگی بوده است.
The Old Republic اگرچه سرگرم کننده است، اما از نظر داستان یا شخصیت پردازی در حد نسخه اصلی نیست و اولین Knights of the Old Republic بدون شک بهترین بازی این سری است. در حال حاضر، بازسازی اولین بازی ساخته شده توسط Saber Interactive مراحل ساخت را پشت سر می گذارد و امیدواریم این بازسازی به ویژگی های مهم نسخه اصلی وفادار بماند.
منبع: https://gamefa.com/1099919/ten-video-game-series-that-failed-to-surp،-first-game/