کلاه نقد فیلم Joror 2 ساخته کلینت ایستوود
انتشار: دی 07، 1403
بروزرسانی: 31 خرداد 1404

کلاه نقد فیلم Joror 2 ساخته کلینت ایستوود


من بر این عقیده هستم که اگر ساز من بی کوک می خواند و ا،ر مردم روی زمین با من رقابت می کنند، بهتر است که با خودم درگیر نباشم. (سقراط)

تبلیغات

«عزیزم میلیون دلاری»، «ریچارد جول» و بسیاری از آثار بزرگ مرد تاریخ سینما، «کلینت ایستوود» که نه تنها در عرصه بازیگری درخشید، بلکه بدون شک یکی از بزرگترین کارگردانان هالیوود امروزی است. ، پیش از دیدن آثارش حس تعلیق را در بین مخاطبان به وجود می آورد. اگرچه این فیلم با آثار بزرگ ایستوود فاصله زیادی دارد، اما بدون شک یکی از بهترین فیلم های سال 2024 است.

شوک و تعلیق دو چیز بسیار مهم در هنر سینما هستند. شوک زم، اتفاق می افتد که داستان از دید مخاطب پنهان می شود و به یکباره برای او فاش می شود. شوک برای تجربه داستان از مخاطب اجازه می گیرد و معمولا کارگردان، که توانایی ایجاد تعلیق یا تردید برای برانگیختن احساسات مخاطب را با داستان خود ندارند، برای برانگیختن احساسات مخاطب در کمترین زمان ممکن (نه در طول) شوک می کنند. داستان). یک اثر سینمایی هرگز با شوک به شکل هنری خود نمی رسد. تعلیق مخالف شوک است. مخاطب داستان را می داند و چیزی بر او پنهان نمی ماند و به همین دلیل لحظه به لحظه با شخصیت های فیلم همراه می شود و تمام اتفاقات را با آنها زندگی می کند. برخلاف شوک یکبار مصرف، اگر تعلیق به درستی شکل گرفته باشد، هر بار که با اکشن مواجه می شود برای مخاطب تازگی دارد و می تواند بارها فیلم را ببیند و آن را همراهی کند. تعلیق مهمترین عامل در رسیدن به فرم هنری یک فیلم است.

فیلم «هیئت داوران شماره 2» بر اساس تعلیق ساخته شده است. شخصیت اصلی فیلم جاستین (با بازی نیک، هولت) دو مسیر بین عذاب وجدان و ادامه زندگی را طی می کند. آنها می خواهند به جای او یک فرد بی گناه را مجازات کنند، از طرف دیگر، همسرش در شرف زایمان است، بنابراین او به دنبال راهی برای ادامه زندگی با همسرش و تبرئه مظنون از جنایتی است که مرتکب نشده است. او متعهد می شود. اما سوال اصلی اینجاست: آیا مخاطب می تواند این شخصیت را بشناسد و احساسات او را تجربه کند؟ کلینت ایستوود از تکنیک های سینمایی استفاده می کند و آن را طی می کند تا مخاطب لحظه به لحظه با جاستین توطئه گر شود.

رابطه جاستین و همسرش آلیسون (با بازی زوئی دویچ) در همان لحظات اولیه شکل می گیرد. جاستین چشمان همسرش را می بندد و او را به اتاق کودک می برد تا او را غافلگیر کند. وقتی چشمانش را باز می کند، دوربین زاویه دید آلیسون را در اتاق نوزاد نشان می دهد. از این رو بین مخاطب و آلیسون همذات پنداری اساسی برقرار می شود، رابطه ای بین دو شخصیت شکل می گیرد و عشق او به همسرش برای مخاطب باورپذیر می شود. احساس گناهی که جاستین نسبت به جیمز مظنون (با بازی گابریل باسو) احساس می کند، در سکانس های اتاق هیئت منصفه نیز به طور کامل گسترش می یابد. هنگامی که تمام شواهد علیه جیمز است، جاستین با قضاوت اعضا در مورد مجرم بودن مظنون مخالفت می کند و بذرهای شک را در قلب آنها می کارد. او می تواند با رأی مخالف جیمز به محاکمه پایان دهد تا شکی در مورد خودش باقی نماند. بنابراین عذاب وجدان مرتبط با جاستین به زبان سینما و در قالب تصویر ارائه می شود تا مخاطب آن را بپذیرد. کارگرد، که شخصیت پردازی شخصیت اصلی داستانش و انس،ت او نسبت به خانواده اش را کامل می کند و مظنون را برای مخاطب باورپذیر می کند، حالا کم کم دوربینش را به او نزدیک می کند تا بیننده با نمای نزدیک از فیلم روبرو شود. فیلم شخصیت اصلی داستان و ارتباطش را با او تقویت می کند. در واقع ایستوود هم از نظر نوع روایت و هم از نظر تکنیک کارگرد، صحیح، مخاطب را با شخصیت اصلی فیلمش همراهی می کند. موضوعی که امروز در سینمای جهان بسیار مغفول مانده است و فیلم هایی را می بینیم که صحنه آغازین آن با نگاه دقیق به شخصیت شروع می شود، ی،ی زم، که مخاطب هیچ شناختی از شخصیت داستان ندارد!

نقد فیلم Juror 2 Hats اثر کلینت ایستوود - جیمفا

مهم ترین ،صری که در ایجاد تعلیق در این فیلم نقش اساسی دارد، رونمایی کارگردان از داستان اصلی در ابتدای کار است. در حالی که دادستان (با بازی تونی کولت) سعی می کند هیئت منصفه را با سخنانش متقاعد کند، داستان اصلی با بازگشت جاستین به ذهنش باز می شود. این موضوع دو جنبه مثبت دارد; ابتدا همدردی مخاطب را نسبت به مظنون برمی انگیزد و سپس حس تعلیق قوی ایجاد می کند زیرا اعضای هیئت منصفه مظنون را مجرم اعلام نمی کنند. در واقع فیلم تعلیق مضاعفی دارد. شخصیت اصلی فاش نمی شود و مظنون متهم نمی شود. همه این موارد به دلیل همذات پنداری است که مخاطب با جاستین پیدا کرده است.

جدای از شخصیت های ذکر شده، شخصیتی در فیلم وجود دارد که نقش اصلی و اصلی دارد. هارولد (با بازی جی کی سیمونز) یکی از اعضای هیئت منصفه و کارآگاه سابق است و تنها فردی است که در اولین جلسه مانند جاستین به گناهکار بودن مظنون شک دارد. این واقعیت که او یک بازپرس با این شخصیت است و حضورش در صحنه جرم، تعلیق ناشی از عدم افشای "جاستین" را افزایش می دهد. تحقیق و تهیه لیست خودروهایی که ممکن است با قرب، برخورد کرده باشند نیز در این امر موثر است. به تصویر کشیدن ترس جاستین از قرار گرفتن یکی دیگر از نکات مهم این فیلم است. هنگامی که شاهدی در دادگاه یک جنایتکار را شناسایی می کند، جاستین عمداً سکه ای را روی زمین می اندازد تا بتواند خم شود و آن را بردارید تا چهره شاهد را مبهم کند. همچنین وقتی ماشینش را در لیست ماشین های تهیه شده توسط هارولد می بیند، عمدا لیست را جلوی افسر دادگاه می اندازد تا بر علیه هارولد مشخص شود و او از دادگاه ا،اج شود. در واقع این نوع روایت است که ترس جاستین را آشکار می کند. اگرچه او در تلاش است تا جیمز را تبرئه کند، اما از طرف دیگر سعی دارد عواملی را که باعث ایجاد شبهات در او می شود را از بین ببرد.

عدم اجماع هیئت منصفه در تصمیم نهایی و سخنان حامی ، الکل جاستین در مورد اهمیت این پرونده و یافتن متهم، او را متقاعد می کند تا یکی از دو هدفی را که در طول داستان برای رسیدن به آن تلاش می کرد انتخاب کند. صندلی خالی او در دادگاه قبل از اعلام رای هیئت منصفه نشان می دهد که جیمز باید برای یک مجازات سخت آماده شود. بار دیگر هنر و انس،ت ایستوود در این لحظات جلب توجه می کند. جلسه نهایی هیئت داوران و لحظه بازگشت جاستین از رای خود به تماشاگران نشان داده نمی شود تا همدردی تماشاگران نسبت به او به طور کامل از بین نرود، البته در صحنه های بعدی که جاستین را با خانواده اش می بینیم و توجیه او اقدامات، این همدردی تا حد زیادی شکل گرفته است. اگر فیلم با این انس،ت از دست رفته شخصیت اصلی به پایان برسد، شکل هنری خود را از دست می دهد، اما انس،ت جاستین که ،صر اصلی در تعلیق فیلم و شکل هنری اثر بود، به شخصیت مهمی منتقل می شود که ما کمتر صحبت کرد

نقد فیلم Juror 2 Hats اثر کلینت ایستوود - جیمفا

دادست، که از ابتدای داستان سعی می کرد با تلاش های مکرر خود جیمز را مقصر جلوه دهد و نفرت مردم را برانگیخت، حالا در هماهنگی با مردم کار می کند. اما آیا این همسویی فوری و شعاری است یا از دل ماجرا بیرون می آید؟ ایستوود به قدری در کارش ماهر است که از ابتدای فیلم تا زم، که شک مخاطب به وجود او باورپذیر شود، شخصیت دادستان را مجسم می کند. شخصیت دادستان در خارج از صحنه های دادگاه و در گفت،ای او با وکیل م،ع (با بازی کریس مسینا) برای تماشاگر ساخته می شود. فردی مستبد و تک فکر که کاملاً به تصمیمات خود ایمان دارد. حال اگر این فرد برنده انتخابات سیاسی پس از حکم دادگاه به تصمیم خود شک کند و وارد مسیری شود که ممکن است به موقعیت سیاسی او آسیب بزند، چه اتفاقی باید بیفتد. یک دگرگونی قابل باور، نه یک شعار. برگ برنده کارگردان در این شماره باز هم شخصیت «هارولد» است. تحقیقاتی که یافته های آن به دست دادستان رسید توسط بازپرس مجرب انجام شد، بنابراین منطق و منطق پشت آن نهفته است. سخنان بازپرس در پله های دادگاه است که حاکی از ایمان شاکی است و او را به شک می اندازد. کارآگاهی که نه ناگه،، بلکه از همان ابتدای داستان، با صحبت هایش در جلسه هیئت منصفه و تحقیقاتش در صحنه جنایت، لحظه به لحظه متمایز می شود و به شخصیتی مستقل تبدیل می شود. بنابراین، تأثیرات این فرد بر دادستان بسیار فعال و به دور از تحولات فوری است. انس،ت دادست، که از ابتدای داستان با مخاطب دشمنی می کند، اما هرگز غیرانس، عمل نمی کند، ضربه محکمی به او وارد می کند و پایان فیلم را به اندازه تمام مدت آن جذاب می کند.

اما مهمترین نقطه ضعف فیلم که باعث می شود «هیئت داوران شماره 2» تا حدودی ضعیفتر از شاهکارهای قبلی ایستوود به نظر برسد، برداشت بیش از حد آن از «12 مرد خشمگین» سیدنی لومت است. در لحظاتی کارگردان از فیلم می خواهد که به این شاهکار تاریخ سینما ادای احترام کند که در ابتدا خوب به نظر می رسد. در لحظه ورود دوربین به اتاق داوری و اولین ملاقات تماشاگران با اعضای آن، جاستین غرق در فکر از پنجره اتاق به بیرون خیره شده است. صحنه مشابهی را در فیلم «12 مرد خشمگین» با شخصیت «هنری فوندا» پشت پنجره اتاق می بینیم. نحوه دعوای اعضای هیئت داوران با یکدیگر در بسیاری از لحظات این دو فیلم مشابه است. زن این فیلم با دو فرزند ،دسال که اصرار دارد جلسه سریع تمام شود شبیه مرد فیلم است که برای تماشای یک بازی ورزشی می خواست جلسه زودتر تمام شود. در هر دو فیلم یکی از اعضای هیئت منصفه وجود دارد که با متهم مشکل شخصی دارد، اما مهمتر از آن یک شاهد قدیمی که مظنون را در زمان جنایت دیده است و اعضا در هر دو فیلم به بینایی او شک دارند. تنها با تفاوت ،تشان. ادای احترام به چنین شاهکاری ایرادی ندارد، اما وقتی زیاده روی شود، فیلم استقلال خود را از دست می دهد. «هیئت داوران شماره 2» یک فیلم مستقل خوب از «12 مرد خشمگین» است، بنابراین نیازی به تقلید «ایستوود» بزرگ از شاهکار سیدنی لومت تا این حد نبود.

نقد فیلم Juror 2 Hats اثر کلینت ایستوود - جیمفا

اگرچه «هیئت داوران شماره 2» با آثار خوب ایستوود فاصله زیادی دارد، اما بدون شک یکی از بهترین آثار سینمای سال 2024 است. تعلیق مضاعف در سرتاسر فیلم با روایت صحیح داستان و دوربین هنری کارگردان این فیلم را به ارمغان می آورد. بیننده همراه با شخصیت اصلی فیلم، لحظه به لحظه داستان را با او زندگی می کند. رابطه جاستین با همسرش حول محور عذاب وجدان او می چرخد \u200b\u200bو عذاب وجدان او از زبان سینما نشان داده می شود تا شعارهای فیلم کامل نباشد. شخصیت هارولد در مدت زمان نسبتاً کوتاهی که در فیلم حضور دارد، نوعی تشخیص فیلم پلیسی را پشت سر می گذارد و برای ایجاد تعلیق در مورد افشا نشدن جاستین و تبدیل شدن به یک عامل هشدار دهنده ایمان، تشخیص داده می شود. دادستان درسته شخصیت دادستان نیز نه تنها در صحنه های دادگاه بلکه در طول داستان تکمیل می شود تا شخصیتی که از ابتدای فیلم با آنتی پات همراه بوده در پایان به شخصیت اصلی فیلم تبدیل شود. این مضمون علاوه بر برانگیختن همدردی مخاطب، انس،ت از دست رفته فیلم را نیز به دادستان منتقل می کند تا فرم هنری اثر که در طول داستان به خوبی شکل گرفته است، در پایان به قوت خود باقی بماند. کلاه بر سر کلینت ایستوود لطفا.

امتیاز نویسنده به فیلم: 8 از 10

شرلوکدانته 2099

منبع: https://gamefa.com/1112329/the-review-of-juror-2-%D8%A8/